بابا "انار" دارد
بابا "انار" دارد

بابا "انار" دارد

چالش ده کتاب تاثیرگذار...

عقیده دارم کمترین خاصیت دامن زدن به چالش هایی شبیه چالش "سطل یخ" و چالش "ده کتاب" در سطح بین المللی این است که می توان عکس العمل آدم هایی از جغرافیا و فرهنگ و تاریخ و حتی ادبیات و حتی تر فرهنگ مختلف را پیرامون یک موضوع و محور واحد سنجید و (شاید) تحلیل هم کرد.
در مورد چالش سطل یخ، از ترس تَر شدن دامنم، ساکت نشستم و فقط نظاره کردم چرا که این جا که من زندگی می کنم دامن ِ تَر معنا و مفهوم و عواقب و عقوبت چندان جالبی ندارد.
اما بعد از دعوت شدن به چالش ده کتاب از طرف مامان ِ مانی، دامنم را دو دستی گرفتم و با عزم راسخ در پی ِ دامن زدن به این چالش برآمدم. البت با اذعان و اعتراف به این مهم که به عنوان یک موجود تاثیر ناپذیر، تا به امروز کتابی نخوانده ام که با خواندنش راهی در زندگی ام باز یا چاهی به رویم بسته شود. کتاب خوانده ام، به جملاتش فکر کرده ام و از چینش کلماتش لذت برده ام، نویسنده اش را تحسین کرده ام، از قلمش آموخته ام، اما راه خودم را رفته ام ! حالا هم این شما و این هم ده کتابی که به نویسندگانشان رشک برده ام، بابت قلم و نگاه و نگرش شان...

1- بیگانه - آلبر کامو - ترجمه: جلال آل احمد
دوم یا سوم دبیرستان بودم که این کتاب را از یکی از اقوام هدیه گرفتم. اعتراف می کنم به عنوان یک نوجوان 16-17 ساله بی تفاوتی و خاص بودن "مورسو" در جامعه ای که کامو روایتش کرده بود، آن روزها، جذاب ترین وجه شخصیتی یک مرد بود برایم.

2- 1984 - جورج اورول - ترجمه: ژیلا سازگار
شب های دوره ی آموزشی خدمت سربازی را با این کتاب به خواب می رفتم. کتاب و نوشتارش را دوست می داشتم اما حالا یقین دارم "1984" بدترین انتخاب ممکن بود برای ماه هایی که پیش رو داشتم. روزگار بیگاری و بیکاری و رخوت و نا امیدی...

3- صد سال تنهایی - گابریل گارسیا مارکز - ترجمه رضا دادویی
بعد از خواندن این کتاب به تخیل مارکز ایمان آوردم و حسادت کردم، حتی بیشتر از آیزاک خالی بند!!!

4- همسایه ها - احمد محمود
احمد محمود و درخت انجیر معابد، احمد محمود و دیدار، احمد محمود و داستان یک شهر، احمد محمود و مدار صفر درجه. همه ی این ها قسمتی از پیر مرد است و همسایه ها تمام ِ احمد محمود. احمد ِ محمود ِ ستودنی

5- شازده احتجاب - هوشنگ گلشیری
شاهکار مظلوم گلشیری که سال ها قبل خواندم و امسال بازخوانی اش کردم و شد قند مکرر. همیشه برایم سوال بوده این که چرا بسیاری از کتاب خوان هایی که می شناسم شهد ِخواندن "شازده احتجاب" را  مزه مزه نکرده اند.

6- سلاخ خانه شماره پنج - کورت ونه گات - ترجمه: علی اصغر بهرامی
توکا نیستانی در یکی از پست های وبلاگی اش وصیت کرده بود به خواندنش. خواندم. مرسی توکا :-)

7- ناتوردشت - جروم دیوید سالینجر - ترجمه: محمد نجفی

8- مدیر مدرسه - جلال آل احمد
کتاب را از ایستگاه مطالعه ی راه آهن تهران امانت گرفتم و تمام مسیر تهران تا مشهد را یک نفس و لاینقطع خواندمش. آنقدر خوب بود که خودم را برای واریز دو هزارتومان به حساب انتشارات کتاب نشر متقاعد کنم و کتاب را برای خودم نگه دارم.

9- گتسبی بزرگ  - اسکات فیتزجرالد - ترجمه: کریم امامی
کتاب را بعد از تماشای فیلم "گتسبی بزرگ" از یکی از آشنایان به امانت گرفتم اما خب صبر ایشان کمتر از زمانی بود که برای خواندن یک رمان نیاز داشتم. هم کتاب نیمه ماند همه حظی که از خواندنش می بردم بیات شد.

10- من ِ او - رضا امیرخانی
شک نکنید اگر روزی چالش ده هدیه برتر برگزار شود این کتاب آنجا هم یکی از گزینه هایم خواهد بود. "من ِ او" هدیه ی تولد امسالم بود از دستان محسن باقرلوی عزیز و عباس موسوی ِ جان. هنگام خواندن فصل اول کتاب نویسنده شما را با کلمات و تعابیرش جادو می کند. امتحان کنید و لذت ببرید از خواندنش...

+ ممنون از "مهربان" عزیز که با دعوتش فرصتی به من داد تا از کتاب های دوست داشتنی ام تقدیر کنم.

++ هر کدام از دوستان که دوست داشت از کتابهای دوست داشتنی اش بنویسد از طرف من دعوت است به این چالش (چققققدر دوست؟!) . ایضا خورشید پور امینی که دوست دارم بنویسد از کتاب هایی که خوانده و پسندیده.
نظرات 9 + ارسال نظر
باغبان جمعه 11 مهر 1393 ساعت 23:13

من چقد کتاب نخونم فقط کتاب آخریو هفت هشت سال پیش خوندم!!

خورشید شنبه 12 مهر 1393 ساعت 16:33

من خجالت کشیدم.

خورشید شنبه 12 مهر 1393 ساعت 18:56

جرج اورول رو خیلی دوست دارم. قلعه ی حیواناتش رو 12 سالم بود که خوندم و خب هیچی نفهمیدم. ولی از روایت داستانش، نمادی نوشتنش، اصلا..یه مدلیه.. آدم دیوانه ایه.
تو همشهری جوان می خوندم که به همسرش گفته می دونه افتضاح می نویسه و از قصد افتضاح می نویسه. و فکر می کردم عالی نوشتنش چی میشد پس؟

مارکز محشره. نویسنده ی مورد علاقه م. روایت داستاناش فوق العاده س. تیپ نویسیش..مخصوصا تو پاییز پدرسالار..تو ابهام نوشتنش گاهی و غافلگیری و ضربه وارد کردن های یهوییش..
صدسال تنهایی رو نخوندم هنوز. هربار خواستم بخونم نشده. گذاشتم برای بعد کنکور.

درخت انجیر معابد رو خوندم. احمد محمود هم خیلی ملایم می نویسه. اصلا..یه جوری..لطیف شاید..موقع خوندنش لبخند از لبم نمیرفت.

شازده احتجاب رو عزیزی بهم هدیه داد. سال پیش..برای 15 سالگی خورشید.. یکی از بهترین هدیه هاییه که گرفتم.

ناتور دشت جی دی سلینجر... در دست بررسیه. از اون کتاباس که قاچاقی از جعبه های منتقل شده به انباری کش رفتم.

باقی رو اسماشون رو شنیدم ولی نتونستم بخونم.

خورشید شنبه 12 مهر 1393 ساعت 18:57

چشم.

آخر هفته ان شاالله که یکم از درس و امتحان فارغ شدم.

چشم.

ممنونم.

خورشید شنبه 12 مهر 1393 ساعت 19:44

عیدت خرم آقای جعفری نژاد نازنین.
شادباش بگین به بانو هم.

نیلو یکشنبه 13 مهر 1393 ساعت 06:39 http://niloonevesht.blogfa.com

اینکه الان کامنتم اینجا نیست یعنی کامنت خصوصی دیشبمم نرسیده؟

قناری معدن یکشنبه 13 مهر 1393 ساعت 14:10 http://filterplus.blogfa.com

نمی شد بیست تا کتاب باشد...همه این ده تا رو خوندم

آوا یکشنبه 13 مهر 1393 ساعت 23:33

جناب جعفری نژاد ممنون بابت
پست زیباتون..کلااین چالش
ده کتاب وپستهای دوستان
راغب میکنه آدم روکه بره
واین کتاباروبگیره بــخونه
ممنون................
راستی دستتون درد
نکنه که هنوزکامنت
دونیتون شکلِ قبل
خودشوحفظ کرده
اصلااینجورکامنت
دونی یه صفای
دیگه داره.....
اوهوووووووم
یاحق...

فرشته سه‌شنبه 15 مهر 1393 ساعت 23:38

پاشو بیا گتسبی رو بهت بدم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد