بابا "انار" دارد
بابا "انار" دارد

بابا "انار" دارد

اندر احوالات شیخنا " بابک اسحاقی "

 آن به هیکل شبیه " انگوری " ، آن منوّر چون چراغ زنبوری ، آن در بلاگستان شهره ی عام و خاص آن نگارنده ی متن های با کلاس ، آن کلامش به دور از هجویّات ، مالک و رئیس " جوگیریات " ، آن متولد ماه مهر ، آن متخلّص به نام " کیامهر " ، آن سراینده ی شعرهای کوچه باغی ، شیخُنا و مولانا " بابک خان اسحاقی " - حفظه الله - از اهالی طالقان بود و در فضائلش بسیار نقل و بیان بود و افضل کراماتش این که صاحب درکی عیان بود .

نقل است از کرامات شیخُنا که هنوز سیصد و شصت و پنج روز بر وی نگذشته بود که به زبان آمد . در همان ایام ، روزی از روزها به محض بیداری از خواب مردی را بدید بر بالای گهواره اش ایستاده ، جستی زد و گریبان وی به دست گرفت و با عصبانیت پرسید : " بگو بدانم کیستی ای نابه کار ؟! " مرد که از فصاحت گفتار کودکی بدین سن و سال متحیّر گشته بود با مشقت لسان اندر دهان چرخاند و پاسخ داد : " حکیم هستم قربانت گردم ، حکیم " . شیخنا سری تکان داد و به حال تمسخر گفت : " سفیهِ کودن ، طفل یک ساله حکیم چه می فهمد ! بگو بدانم کِی و چگونه لینکت کرده ام ؟! " حکیم چون این بشنید فغانی سر داد و گریبان بدرید و فی الفور متواری شد ...

گویند روزی به عهد نوجوانی معلم ِ مکتب وی را خواست تا من باب تفنّن روزنامه دیفالی بیاراید ، شیخنا خنده ی تلخی همی کرد و رو به استاد همی گفت : " ما بلا نسبت بلاگریم هااا ، این مزلّف بازی ها نه شایسته ی ماست " این بگفت و از مکتب بیرون شد و مراجعت هرگز ننمود ...

از شیخنا جملات عالی بسیار نقل است - من باب مثال - شیخنا بگفت : " فسأضطر إلى ادراک الحق جمیع مظلومین " ( ترجمه : من تمام سعی ام رو می کنم که حقوق تمام مظلومین رو درک کنم البت به حد توان ) و بگفت : " انا باب الملعبه البلاکی " ( ترجمه : من پدر بازی وبلاگی ام یا چیزی نزدیک به این مضمون ) و بگفت : " کل الحق هو اعلی من القارجی علی الخصوص مال آرش الناجی " ( این یکی را فقط بگفت و ترجمه اش را غور و تامل بسیار باید )

آورده اند ملک الموت چون برای ستاندن جانش به محضرش رسید شیخُنا وی را گفت : " قدری تامل کن تا آخرین بازی وبلاگی را محض یادگاری از خود به در کنم " و ملک الموت پذیرفت . از آن روز چهار هزار و هشتصد و سی و دو روز بگذشته و شیخنا کماکان چیزی از خود به در نکرده ، شکرا لله ...



Happy Birthday تون قبول باشه حاجی آقا
120 سال شاد و سلامت و برقرار باشید ان شاء الله
نظرات 28 + ارسال نظر
فاطمه شمیم یار شنبه 22 مهر 1391 ساعت 22:07

سلامم محمد جان
آی خوب گفتی جان برادر..جان کلام رو گفتی و خلاص...
..
تولد این شیخنا هم به اشد وضع مبارک..

سلام آبجی خانوم

ممنون

بابک اسحاقی شنبه 22 مهر 1391 ساعت 22:14

خدا لعنتت نکنه محمد
دل و روده ام پیچید به هم
خیلی خوب بود
دمت گرم
عالی بود



خوشحالم که خوشت اومد

ناقابل بود قربانت گردم

دل آرام شنبه 22 مهر 1391 ساعت 22:26 http://delaramam.blogsky.com

آقای جعفری نژاد شما هم بله ؟!
به ملک الموت بفرمایید تا صد سال آینده این اطراف آفتابی نشوند ، شخنا حالا حالا ها بازی برای ارائه (همون در کردن خودتون ) دارند .

تبریک خیلی خوبی بود و متفاوت.
تولد بابک عزیز مبارک

ینی واقعا به ما نمیاد یه پست شاد محض گل روی رفیقمون بنویسیم دلی جان

ملک الموت که از رو رفت و متواری شد ، امیدوارم سالیان سال هم دور و بر شیخ ما و عزیزانش پیدایش نشود ، ان شاء الله

قطره شنبه 22 مهر 1391 ساعت 23:47 http://bidarkhab.persianblog.ir


خیلی تبریک

دختر باس ریز بخنده ، البته این فقط مال اینور آبه اونور آب هر کاری دلت خواست می تونی بکنی

آوا شنبه 22 مهر 1391 ساعت 23:53

خیلی تولد نوشت ِ خاص و زیبایی
بود......دمتون گرم جناب
جعفری نژاد خان جان.. انشاله
قدم نو رسیده بنام بابک خان
جان متخلص به کیامهر
خان باستانی مـــــبارک
باشد..............
یاحق...

ممنون آوا بانو خاتون جان

نرگس۲۰ شنبه 22 مهر 1391 ساعت 23:55

تولدنوشت متفاوت و دلنشینی بود
خنده را مهمان لبهای بسته ما کرد
تولدشون مبارک همراه با آرزوی سلامتی و خوششششششششششششششششبختی

ان شاء الله که لبخند میهمان همیشگی لبهایت باشد رفیق جان

طـ ـودی یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 00:30 http://b-namoneshon.blogsky.com

این پست از بهترترترترترترترین پستهای تولدی بود که خونده بود، خیلیـــ خوب بود
تولد بابک خان اسحاقی هم مبارک ایشا... همیشه سالم و تندرست باشن (و البته در کنار بچه های بلاگستان )

واجب شد یکی هم برای تولد سرکار علّیه بنگاریم

پروین یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 02:12

خیلی قشنگ بود. عااالی .....
قلمتان و دوستی تان با این شیخ بزرگوار که تولدشان فرخنده و خجسته باشد، مداوم بادا!

عالی شمایید پروین بانو جان که اینجا را لایق خواندن می دانید

پرچانه یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 09:22 http://forold.blogsky.com/

عاااالی بود
بسی خندیدم با این پستت
خدا ایشالا آقا بابک رو برای بچه بلاگستان حفظ کنه

خوشحالم که با خوندنش خندیدی عروس خانم

فرزانه یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 09:24 http://www.boloure-roya.blogfa.com

به این میگن یه پست تولدانه درخور شان شیخ بابک
چرا به جای کیک هندونه دستشه این طالقانی؟!

آخه بنده خدا تولدش افتاده وسط فصل برداشت هندونه فرزانه بانو جان

مجبوره ، مجبوووووووووووووور

فرناز یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 13:29 http://www.zolaleen.persianblog.ir

تو میتونی جای عطار تذکره الاولیای جدید بنویسی منتها اینکه چه کسانی رو به عنوان اولیا انتخاب کنی مهمه ها!

از کجا معلوم دومیش خودت نباشی ؟!

yasna یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 14:31 http://delkok.blogfa.com

سلام
مرسی آقا محمد برای این پست زیبا
تولدت آقا بابک هم مبارک باشد و...

سلام

خواهش میشه

مومو یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 15:57

خیلی خوب بود
تبریک به بابک خان که دوست خوش ذوقی مثه شما دارن
تولدشونم مبارک

لطف دارین شما :)

قطره یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 18:36 http://bidarkhab.persianblog.ir

دختر باس کار نکرده رو زمین نذاره بمونه ، از اون ور آب شروع کنه برسه به این ور آب



ترجیح می دم هیچی نگم

پسرک کارتن خاب یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 18:52


چقدر خوف بود این تولدانه.
ممنون الشیخ جعفری نزاد.

دانیال یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 20:12 http://poshteparchin.ir/

ای جان. نثر مسجع‌ات ما رو کشت اخوی. ایول. دم‌ات گرم. زیبا بود.
به بابک خان هم تبریک می‌گم و آرزومند عمری عریض و طویل هستم براشون. [گل نداره بلاگ‌اسکای:( فک کنم لازمه یه عکسی چیزی از خودم بذارم که وافی به مقصود باشه!!!]

دم خودت گرم ، مرامتان را هم عشق است در ضمن

تیراژه یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 21:39 http://tirajehnote.blogfa.com

وای عااالی بود.
امروز میلاد از این پستتون تعریف کرد اما تا قبل از خواندنش فکر نمیکردم اینقدر محشر باشه
واقعا مرسی
تولد شیخ عزیز این دیار مبارک...
برای شما نیز بهترین ها رو آرزو دارم

بنده از همین تریبون از میلاد عزیز مراتب تقدیر و تشکرم را به جهت تبلیغ و نشر خزعبلات بنده اعلام می دارم

از شما هم بسیار بسیار ممنونم بانو

باغبان یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 21:49 http://laleabbasi.blogfa.com

دیشب فکر کنم من اولین نفری بودم که این پست رو خوندم ولی دستمو گذاشته بودم رو دلم حالا نخند کی بخند!
امشب دستم فراغت پیدا کرد کامنت بذارم!
تولدتون مبارک جناب اسحاقی و تبریک به خاطر داشتن همچین رفیق هنرمندی!

با این تفاسیر شما هم جزء عزیزان " دست اندر کار " هستید باغبان جان

بابک خان شکر خدا آنقدر رفیق هنرمند دارند که ما در بین آن ها به حساب نمی آییم

طـ ـودی یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 23:34 http://b-namoneshon.blogsky.com


+


مریم انصاری دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 16:31

سلامت باشن ایشالا.

ان شاء الله ...

فرشته دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 20:12 http://www.houdsa.blogfa.com

دم شما هم گرم..

بابک این عکستم مثه پفکه..

شدیدن با تشبیهت موافقم فرشته و اعلام می کنم که " پفک دوست دارم "

afo دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 22:53

to ghahr kardi ba man ke dige saram nemizani?

صبا سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 00:26 http://daily90.blogfa.com

سلام. انشالله صد و بیست ساله بشند آقای اسحاقی. ولی خداییش امروز من بخت یار بودم که هم تو کلاس اونقدر با بچه ها خندیدیم که اشکم در اومد هم این آخر شبی با این نثر آهنگین شما . دست مریزاد .

همیشه خوشبخت باشی خانم معلم جان

کودک فهیم سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 08:05 http://the-nox.blogfa.com

خیلی خوب بود
تولدشون باز هم مبارک.

ممنون رفیق
بازهم ...

آژو سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 12:05

جالب بود
دلم هندونه خواست

ما شرمنده ...

ثنا چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 02:33 http://angizehzendegi.blogfa.com/

زیبا بود و بانمک

عکس اقا بابک خیلی مناسبه واسه این پست

در کلبه ماهم باز است

ممنون ثنا خانم

به کلبه ی شما سر می زنم هر از گاهی ، اما باز هم چشم

مشق سکوت-رها چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 08:38 http://www.mashghesokoot.blogfa.com

عاااالی بود آقا آرش
تبریک میگم دوباره

ممنون ...

آقا آرش ( آیکن " اشتباهه لطفا زنگ طبقه ی بالا رو بزنید " )

مهربان چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 18:39 http://mehrabanam.blosky.com

چه باحال بود...
خوشمان آمد....

به هرحال ممنون آقا آرش

خواهش میشه بالاخره یه دونه بابک که بیشتر نداریم . تمام سعی مان را کردیم که برازنده ی ایشان باشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد