بابا "انار" دارد
بابا "انار" دارد

بابا "انار" دارد

این لیوان نیمه ندارد !!!

" چیزی در حدود سیصد وبلاگ را می خوانم ! "


باور بفرمایید اگر این جمله یکی از افاضات اخیر خودم نبود ، بلافاصله بعد از شنیدنش ناگزیر می شدم به انتخاب یکی از سه گزاره ی زیر :


1- به سلامت گوش های عزیز تر از جانم ! شک می کردم و سریعا مقدمات ویزیت شدنشان توسط یک متخصص حاذق را فراهم می کردم ...


2- به تصویری که فرد گوینده از من ِ مخاطب در ذهن خود ترسیم کرده شک می کردم و از آن جایی که تصوّر این که کسی من را با گوش های مخملی دراااااز تصویر کند کمی تا قسمتی آزارم می دهد سریعا در جهت اصلاح تصویر ذهنی آقای گوینده - از خودم - بر می آمدم . حالا یا مسالمت آمیز یا هر چی !..


3- به سلامت روان و شاید هم صداقت گفتار آقای گوینده شک می کردم و از آن جایی که در این مورد خاص کاری از دست این جانب ساخته نیست ناگزیر می شدم از دعا و طلب شفای عاجل ...


حالا حتما ذهنتان درگیر دلایلی است که بنده را ناگزیر می کند به انتخاب بین این سه گزاره . یک دلیل بیشتر ندارد که آن هم در پی آشنایی مختصر با ریاضیات مقدماتی و چهار عمل اصلی بسیار بدیهی و واضح است : فرض بفرمایید به برکت سرعت اینترنت ، برای باز کردن هر آدرس وبلاگ 30 ثانیه وقت صرف کنیم که البته این زمان کم برای این فعل طاقت فرسا در جایی که ما زندگی می کنیم بسیار خوشبینانه است ، مجدد فرض بفرمایید به صورت میانگین چهار دقیقه را هم صرف خواندن یک پست ده خطی کنیم که صد البته اگر صفحه ای که باز کرده اید یک پست از خاطره بازی های " کیامهر باستانی " و یا یک روزانه ی نه چندان طولانی از " تیراژه " باشد این زمان به صورت بالقوه تا 40 دقیقه هم قابلیت کشسانی دارد ، حالا باز هم فرض بفرمایید - قول می دم این آخریش باشه - بعد از خواندن هر پست صرفا به دلیل پیشگیری از پدیده ی وبلاگ زدگی " یک دقیقه " هم زمان تنفس در نظر بگیریم .

با یک حساب سر انگشتی خواندن هر وبلاگ 5 دقیقه و سی ثانیه و خواندن سیصد وبلاگ چیزی بیشتر از 27 ساعت زمان می برد ... جالب بود نه ؟!!

اما از آن جایی که جمله ی ابتدای متن از افاضات این جانب می باشد لذا اجازه بدهید گزاره ی چهارم را هم خودم در اختیارتان قرار بدهم : بنده با استناد به فیدهای گودر خود ، دقیقا مشترک فید ِ 293 وبلاگ هستم و به صورت روزانه تمامی وبلاگ هایی را که از بین این 293 وبلاگ به روز می شوند می خوانم که البته تجربه ثابت کرده هیچگاه افزون بر 30 یا 35 وبلاگ نیستند ...


این روی سکه : می بینید ؟! به همین راحتی ، با ضعف در بیان منظور و یا مرخّم گذاشتن جملاتمان و حتی با پراکنده سخن گفتن خود را در معرض قضاوت آدم هایی قرار می دهیم که به هر عنوان خود را شایسته ی قضاوت کردن دیگران می دانند ... به همین راحتی!


آن روی سکه : برای قضاوت کردن آدم ها به اِلمان هایی نیازمندیم که اکثر ما از آن ها بی بهره ایم دقیقا به همین دلیل است که فکر می کنم اگر روزی ، جایی ، ناگزیر به انتخاب بین سه گزاره ای که اول خدمتتان عرض کردم شدید لطفا برای حفظ حقوق انسان ها اولین انتخابمان شک کردن به سلامت گوش ها و ( احیانا چشم هایمان ) باشد !


پی نوشت : این وبلاگ یکی از آن حدود سیصد وبلاگیست که به صورت روزانه می خوانم . شاهدی بر این مدعا که زن ها - علاوه بر آشپزی - در خیلی کارهای دیگر از ما مردان بهترند به عنوان مثال در " نوشتن " ...



نظرات 26 + ارسال نظر
جزیره سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 10:48

عجب
عجب

جزیره سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 10:49

؛ایکون یه جزیره ی متفکر"جاموند

مگه تو فکر هم می کنی ؟!!

چه چیزا می شنفه آدم ...

جزیره سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 10:50

وبلاگ "گلاره" رو هم خودنم.اوهوم. خوشمان امد

عالیست ...

بانو سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 11:46

حالا همون 35 تا وبلاگ در روز هم خیییلییی زیاده همکلاسی!!!
2تا احتمال هست:
1-از محل کار به این وظیفه خطیر وبلاگ خوانی میپردازید...که خوب جای بسی تامله که چه رئیس و همکارهای خوبی دارید که باهاتون کنار میان یا کلا چقدر حجم کار کمه!!
2-از خونه وبلاگ گردی میکنید...که در اینصورت بمیرم برای دل روناک!!!
اگه از محل کار این کارو بکنید بیشتر توجیه داره تا وقتی تو خونه به جای با روناک بودن!!!
(آیکون بانوی فضول! چه ربطی به تو داره اصصصلا!!)

شما برای این که نه سیخ بسوزه نه کباب هر دو احتمال رو در نظر بگیرید هم کلاسی !!!

باغبان سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:42 http://laleabbasi.blogfa.com

ازونجا که حوصله حساب کتاب ندارم معمولا تعداد وبلاگایی که هر روز می بینمو دستم نیست ولی
ولی وقتی یه وبلاگ خوب پیدا می کنم تا ته و توش رو در نیارم و تا اولین نوشته هاش نرسم رهاش نمی کنم!
مثل وبلاگ شما که حتی تا نوشته های سابقتون دنبال کردم اون کامنتهای صندلی داغی که توی وبلاگ بلاگفا راه انداخته بودین...
اون وقت میشم مشتری همیشگی وبلاگ و تا روزی یه بار چک نکنمش انگار یه کار ناتموم دارم برای اون روز
بهار حسمو دقیقا می دونه وقتی بگم مثل قابلمه ای که در نداره!!

ینی الان شما قابلمه ای ؟ ینی بهار در ِ قابلمه س ؟ ینی بهار قابلمه ای که در نداره ؟ ینی شما قُل قُل می کنید ؟!!

آخه ینی چی باغباااااان ؟ چرا منو تو این وضعیت قرار می دی ؟

ژولیت سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 12:45 http://migrenism.blogsky.com

می گم معتاد بودن این همه افتخار داره؟! شما باید الساعه بستری بشید!
این دفعه دیدم اوضاع حاده اگر نه می گفتم با منشیم تماس بگیر یا حق ویزیت بده! ولی می بینم اورژانسیه!

یه تست ژنتیک هم بده ببین قورباغه نشدی؟! هر چند من فکر می کنم به صورت زیر پوستی قورباغه هم شدی اونم از نوع سیبیلوش!
خلاصه بدو جوراباتو پیدا کن که وقت تنگه!

من سبیل ندارم که ...
داشتمااااا ، دیگه ندارم

بابک اسحاقی سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 13:05

اجباری نیست که همه فید ها رو بخونی که قربونت برم
مگه کسی هفت تیر رو چیزت گذاشته که همش رو بخونی ؟

بابک جان

دوست عزیزم

من ایمان دارم که شما منظورت از چیز ، هیچ چیز به غیر از " شقیقه " نبود ، چون یقین دارم " تو مثل گلی " و خیلی با ادبی ... اصلا نظرت در مورد تبادل لینک چیه ؟ اصلا می بینی چه وبلاگ خوبی دارم پس برگرد تبادل لینک کنیم ، ینی منظورم این بود که بیا تبادل لینک کنیم

مشق سکوت - رها سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 14:23 http://www.mashghesokoot.blogfa.com

افاضاتتان کاملا قابل درک میباشد جناب جعفری نژاد، حتی بدون محاسبات
برام جالبه، من امروز مطلبی راجع به قضاوت نوشتم و شما چندمین وبلاگی هستید که در موردش دارم میخونم
افکار هممون مشغول به این مسائله به گمونم

آره دیگه از سر شکم سری و بی دردی سوژه کم میاریم ...

دانیال سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 15:02 http://poshteparchin.ir/

خدا قوت اخوی. اعظم الله اجورکم.
قربون دست‌ت از اون سیصدتا روزی یکی دو تا مطلب خوب‌شون رو فاتحه بزن خیرات کن بلکم برسه به روح بی نوا و مسکین من. خدا صد در دنیا! و یک در آخرت خیرت بده برادر (صدتا رو واسه همین دنیات خواستم چون نقدتره!)

از اون سیصد تا وبلاگ 10 تا مطلب خوندنی در میاد که معمولا اسم جناب عالی جلوی یکی از این ده تا هست ... بعله ، اینطوریاس اخوی

دل آرام سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 18:51 http://delaramam.blogsky.com

اول گفتم : چی ؟؟!! سیصدتا ؟؟!!
بعد دیدم نخیرررر جانم ... داستان تبصره دارد

اگه بهم فحش دادی یا گفتی عجب آدم خالی بندیه بگو دلی جان ؟
نترس بگو نهایتش یه پیتزا می گیرم حلالت می کنم

نرگس۲۰ سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 19:45

سلام جناب
بله،قضاوت کار بسیار سختیه
چه در مورد سخنان یک مخاطب بزرگسال....چه مشاجره بین دو پسربچه ۹ساله پر انرژی که یکی حساب پیشانی دوستشو رسیده دوستش هم حسااااابی از خجالت فک اون دراومده...هر دو به اشد وضع!!!

امروز روز بسیار سختی داشتم

جدی می گم آخرش من یه روز میام سر کلاست می شینم

آرزومه یه بار دیگه پشت اون میزها تو یه کلاس واقعی بشینم . آرزومه هااا

فرشته سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 21:53 http://houdsa.blogfa.com

واقعنی؟ چه حالی داری محمد..

ولی خوبه...آفرین گوید به شما رهبرتان...

تو معرکه ای فرشته ، فرشته ای بچه ...

خیلی خوب بود

فرشته سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 21:54 http://houdsa.blofa.com

بلاگ گلاره رو مدتهاست میخونم...عالیه قلمش..از اونایی که من بهشو ن غبطه میخورم...

وانیا سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 23:13

چقدر سخت نوشتی

قبول دارم و ایرادت وارده وانیا

اعتراف می کنم یک ماهی هست که نوشتن برام خیلی سخت شده و این فکر کنم بی ربط به حجم کارهای روزانه ام و مشکلات کاریم نباشه

ممنون که حواست هست و تذکر می دی

نرگس۲۰ چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 01:03

تشریف بیارید...جدی میگم
خوشحال میشم وسیله ای بشم برای رسیدن به یکی از آرزوهاتون
فقط باید قول بدین تا آخر وقت بمونین...یه زنگ قبول نیستا
امیدوارم در پایان ساعت مدرسه این شکلی نشین

میام ... قول می دم ( البت به شرط حیات )

پروین چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 06:24

من قبلاًها خیلی وبلاگ میخواندم. بنظرم تعداد وبلاگهای خوب خیلی کم شده.* نمیدانم دلیلش چیست. * البته خدا میداند چقدر این حرف من سندیت داشته باشد و از روی اطلاع دقیق باشد.
آن سالهایی که حسین درخشان خوب می نوشت، یک بار یک تحقیقی را در وبلاگش آورده بود که ایران را در لیست تعداد وبلاگها به نسبت جمعیت در زمرهء کشورهای صدر لیست معرفی کرده بود. نمیدانم بلای فیس بوک به جان وبلاگنویسان خوب افتاده یا چه؟
الآن از وبلاگ میچکا کلی به اینجا آمدم و داشتم فکر میکردم چرا این روزها وبلاگهای شبیه این کمتر میبینیم؟ بحث شما دربارهء قضاوت و اینها بود، اما خواندن تعداد وبلاگها و .... داغ دلم را تازه کرد.

اتفاقا من هم فکر می کنم نزول سطح کمی و کیفی محیط بلاگستان ارتباط مستقیم با پدیده ای به نام فیض بوق داره ...

سلام دوست جدید ...

وانیا چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 11:17

لینک شدی جناب دوست یکم آسون بنویس(آیکون یه خوره که افتاده به جونت)

ممنون و سعی می کنم ...

فرزانه چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 11:30 http://www.boloure-roya.blogfa.com

اگه همیشه امکان این بود که مقصود گوینده و نویسنده رو همونجوری که مد نظرش هست دریافت کنیم که خیلی از سوء تفاهم ها اصلا به وجود نمی یومد.
مرسی از معرفی وبلاگ

موافقم ... :)

قابل شوما رو نداشت فرزانه بانو جان

بهارهای پیاپی چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 15:28 http://6khordad.blogfa.com

آدمی که سیصدتا وبلاگ رو میخونه پس لابد حداقل ۱۵۰ نفر هم خواننده داره (آیکون حسابگری از نوع خودم) حالا یه آدم با ۱۵۰ خواننده چطور می تونه یه وقت فکر ننوشتن به سرش بزنه. دلیلش هم هرچی باشه برای من و تعداد زیادی از این ۱۴۹ نفر دیگه قابل قبول نیست.
راستی من با باغبان راجع به قابلمه ای که در نداره موافقم. امیدوارم هیچوقت دچار این حس نشین.

الان تهدیدم کردی بهار ؟!

پرچانه پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 12:43 http://forold.blogsky.com/

چند تا از پست هاش رو الان خوندم واقعا بی نظیره

کم نظیره ...

تیراژه پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 19:11 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام
میدانی جناب؟
ما وبلاگ های زیادی را میخوانیم
بعضی وقتها باید واو به واو یک متن را برای خودمان هجی کنیم تا بفهمیم..شاید سخت نوشته باشد اما میدانیم که میارزد به این وقتی که صرف میکنیم
گاهی خطوط را یکی در میان رد میکنیم چون میدانیم از چند کلمه ای که توی ذهنمان بولد میکنیم چکیده ی کل متن و حرف نویسنده را فهمیده ایم
بعضی پست ها هم هستند که دوست داری خواندنشان را کش بدهی..مزه مزه کنی و به آخر برسی..مثل لیوان شلات داغی در یک صبح زمستانی که دوست نداری زود تمام شود..بعضی ها را هم مثل قیمه ی یخ کرده ای که داری میخوری که سیر شوی..قرار است فقط گرسنگی عصرگاهی ات را برطرف کند..یا همان کنجکاوی که بدانی این بار نویسنده چه در ذهنش گذشته
گاهی هم دو خط نوشته شده که مثل گیلاسی شراب جرعه جرعه مینوشی تا بگیردت..دستت را بگیرد و سرمستت کند..
مثال نمیزنم که هات چاکلت و قیمه و شراب را کدام نویسنده ها روی میز میگذارند..اما خواندن داریم تا خواندن...خواندنی ای داریم تا خواندنی ای..
مثل روزنامه ی صبحی که عجولانه تورق میکنیم تا از اخبار روز کمابیش مطلع شویم و بس
یا نامه ای از یک عزیز که هر خط را به آخر نرسیده دوباره بر میگردیم از اول خط میخوانیم..
و وبلاگ این است..همینها که گفتم...البته از نظر من...

پست جالبی بود..ما عادت کرده ایم به این روزمره ی وبلاگی..اما چه خوب است که از این زوایا هم به این پدیده که بخش زیادی از روزمره مان را درگیر میکند نگاه کنیم..باید نگاه کنیم..به همه چیز..از نو..چندین و چند بار..
مرسی برای این پست ..نگاه دقیق و زاویه ی تفکرتون رو مدتهاست که به طرز متفاوتی میپسندم و دوست دارم

بله ، به خیلی چیزها باید دوباره نگاه کنیم از یک زاویه ی دید جدید و با یک نگرش جدید تر ... که البته زیاد هم آسان نیست

تیراژه پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 19:13 http://tirajehnote.blogfa.com

گلاره و قلمش را مدتی است میشناسم...اولین بار از معرفی وبلاگ خیلی خوب بیست و یک و بعد برای دانه ها..
قلمش را دوست دارم و عکس هایش را..
قلم هر دوی شما مانا

ممنون تیراژه ی عزیز

آناهیتا پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 23:13 http://tenein.blogfa.com

من ادعای وبلاگ نویسی ندارم, اما واقعا جای شکر داره اگر 300 تا وبلاگ خوب و خوندنی بین اینهمه وبلاگ چرت و پرتی که برای این هنرپیشه و اون خواننده و محصول و سریال و این چیزا می سازند در بیاد
یا بعضی از افراد که مطالب ف.ب رو کپی می کنند یا شبانه روز از دست عشقشون می نالند..
نمی دونم.
به نظر من "نوشتن" چیزیه که داره تو بلاگستان قربانی میشه..

البته که از این حدود سیصد وبلاگ تعدادی از بهترین هایشان مدت هاست که به روز نشده اند و من صرفا به جهت حفظ اندک امید به مجدد نوشتنشان فید آن ها را حذف نکرده ام

آبان جمعه 26 آبان 1391 ساعت 17:27

:)

خیلی وقته ک وبلاگ خونی رو ترک کردم. شاید به لطف کتاب صورت.

خیلی وقته سراغ گودر نرفتم به لطف فراموش کردن رمزی ک من عوضش نکرده بودم!!!

خیلی وقته اینهمه بلاگ نخونده بودم.
البته از معرفی بلاگت مچکرم! خیلی خوب بود. و دوستش داشتم.

موفق باشی دوست ِ عزیز!

سلام به بانویتان برسان! :دی

اما به نظر من خوندن بعضی وبلاگ ها ( نه همه ی وبلاگ ها ) توفیر آن چنانی با کتاب خواندن ندارد و نخواندنشان هم لطف چندانی نخواهد داشت

خواهش می کنم و ممنون بانو

سلامت باشید

میثـاق جمعه 26 آبان 1391 ساعت 19:41 http://1par-star.blogfa.com/

سلام دوست گرام، جناب ممدحسیـن جعفری نــژاد عزیز. نمیدونم منو همچـنان یادت هست یا نه اما من نه می تونم شما رو فراموش کنم و نه دست نوشته های بی نــظیرتونــو. خوشحالم که تو این مدتِ نبودنــم قلمتـو زمین نزاشتی و می نویسی... با اجــازه (بی اجازه) لینـکتون کردم. لطفـاً تعداد پست های صفحه ی نخستـتو بیشـتر کن. (تا 7- 8 تا)

من هم بعد از مدت زیادی غیـبت بالاخره با وبلاگی جدید برگشتم. خوشحال میشم مانند آن روز ها همراهیـم کنید.
با تـقدیم احترام.
میثاق

سلام میثاق جان

مطمئن باشید که شما را به خاطر دارم جناب

خوشحالم از این که از مشغله فارغ گشته اید و نوشتن از سر گرفته اید

:)

کاسپر(بابک) شنبه 27 آبان 1391 ساعت 18:08 http://kasperworld.ir

اون بلاگی که معرفی کردی (چگینی) رو از قبل میشناختم و گهگاهی خوندمش ولی بیشتر از نوشته هاش جذب قالبش شدم و دنبال اینم که ترکیبی از اون قالب و چیزایی که توو ذهنمه درست کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد