بابا "انار" دارد
بابا "انار" دارد

بابا "انار" دارد

برای حسین اشرافی ... که معتاد است به " خوب بودن "

رقص کلاویه ها روی صفحه صدا را اولین بار به لطف شاهکار ویلیام هانا و جوزف باربارا دیدم . آن جا که " تام " با سر و وضع فاخر و چهره ای از خود متشکر روی سن می آید و پشت پیانو می نشیند و انگشتانش را روی صفحه کلید می رقصاند غافل از این که " جری " رختخوابش را داخل ساز پهن کرده و ناگفته پیداست که نواختن آقای گربه به مذاق جناب موش خوش نمی آید . بالاخره پس از کش و قوس های فراوان وقتی هر دو طرف ماجرا از پس رسالتشان در خنداندن مخاطب به نیکی بر می آیند مثل خیلی از اپیزودهای دیگر این جنگ فانتزی ، موش زبل غالب می شود و گربه ی بخت برگشته مغلوب ، کادر روی موش که لبه ی پیانو در حال تعظیم است بسته می شود و خلاص ...


اعتراف می کنم دانشم درباره ی پیانو تقریبا با میزان آشنایی ام با اعتقادات اکثر قریب به اتفاق شما برابری می کند . چیز زیادی از هیچکدام نمی دانم . از پیانو فقط این را می دانم که فریبرز لاچینی را دوست می دارم و فخری ملک پور را می ستایم و در مورد اعتقادات شما ، صرفا در حدی می دانم که بتوانم مطمئن باشم تمام ما در " اعتقاد به روح " اتفاق نظر داریم اما حالا می خواهم بدانم به تاثیر گذار بودن - مستقیم یا غیر مستقیم - آدم ها در زندگی هم اعتقاد دارید ؟ به شباهت زندگی با صفحه صدا ، به شباهت آدم ها و کلاویه ها ، که پشت سر هم و با پیروی از یک نظم حیرت انگیز از جایشان بلند می شوند و با متانت روی صفحه صدا فرود می آیند و نغمه می آفرینند ...


به اینکه آدم ها هم نوازان آهنگ زندگی هم هستند اعتقاد دارید ؟! به اینکه خواسته یا ناخواسته زندگی ما از آدم هایی که وارد لحظاتمان می شوند متاثر میشود ... و زندگی آدم هایی که وارد لحظاتشان می شویم از ما ...

***


آدم نازنینی بود . بی آزار ، دوست داشتنی و مهربان . آنقدر خوب بود که بین هم دانشکده ای ها به شوخی " پیغمبر حسین " صدایش می کردیم . از وقتی که درسم تمام شد تقریبا از هم بی خبر بودیم تا پارسال که برای رتق و فتق امور فارغ التحصیلی ارشد آمده بود تهران ... یکی دو ساعتی را میهمان منزل ما بود و رفت . بعد از آن باز هم از او بی خبر بودم تا دیروز که خسته و عبوس روی یکی از صندلی های متروی شادمان منتظر رسیدن قطار نشسته بودم که موبایلم به نشانه ی رسیدن پیامک دینگ و دینگ کرد . حسین بود ، پیامش را باز کردم نوشته بود :


چرخ گردون چه بخندد ، چه نخندد ... تو بخند

مشکلی گر که تو را راه ببندد ... تو بخند

غصه ها فانی و باقی ، همه زنجیر به هم

گر دلت از ستم و غصه برنجد ... تو بخند 


یکباره حالم خوب شد . لبخند گشادی زدم و گوشی را داخل کیف انداختم . از دیروز مدام به نقش آفرینی آدم ها روی صحنه ی زندگی هم فکر می کنم . که چقدر می تواند زیبا و موثر باشد ، که چقدر می تواند تلخ و حال به هم زن باشد ...



نظرات 44 + ارسال نظر
خاموش سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 12:57

one

Can you speak english ...

خاموش سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 13:03

آدمهای خوب شاید کم باشند اما تاثیرشان به اندازه خوب بودنشان زیاد است...
یکی اش خود شما...
من با خواندن این پست لبخند زدم و به تاثیرآدمها بر زندگی ام فکر می کنم که چقدر می تواند زیبا و دوست داشتنی باشد

خیلی خیلی خیلی خوشحالم که شما من رو به عنوان دوستتون پذیرفته اید آقای جعفری نژاد

اگه می دونستی چه قدر داغووونم اونقدرا هم خوشحال نمی شدی دوست من

مریم انصاری سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 14:08

اساساً آدم های بی آزار، نازنین هستن.

اینجور آدم ها، حتّی دَم و بازدمشون تأثیرگذاره.

و مردم آزارها حال به هم زن و تنفر انگیز

خاموش دویست و پنجاه و هفتم سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 14:43

یک نفر هست که صدایش٬ مرا از این رو به آن رو می کند. فقط چند دقیقه حرف بزند. همین. آن روزم گلستان است...

حضور یکی از این" یک نفر ها " برای خوشبختی هر آدمی لازم است ...

مریم راد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 14:57

خوب است که شما به روز می کنید

مریم راد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 15:03

اس ام اس اشون حال حقیر رو هم خوب کرد

در مورد پیانو همین قد که شما می دونید هم نمی دونم... متاسفانه البته...

واقعا.. می دانید یک وقتهایی انقدر موزون پیش می رود این تاثیر ها که اصلا باورت نمی شود

ولی بعضی از آدمها انقدر خوب هستند که یه حرف شون می تونه کلی حالت رو خوب کنه... ینی می خواستم بگم که به اون آدم هم بستگی داره... مثل من اگر بخوام یه وقتی رو یه کسی تاثیری بزارم خو نمیشه .... :)

سعی کنی میشه ... شک نکن به خوب بودنت

آدم ها دو دسته ان : اونایی که خوبن و اونایی که می تونن خوب باشن

سمیرا سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 16:12

به تاثیر گذار بودن آدما ... مگه میشه کسی بیاد توی زندگیمونو تاثیر گذار نباشه. اصلا اعتقاد من اینه که هر کسی که با شما هم کلام ،هم نشین و...میشه به عنوان یه فرشته از طرف خدا ماموریت داره یه پیامی را به گوش شما برسونه حالا این شما هستید که این پیام را بگیرید یا نگیرید.
یه زمانی بود هر کس از من انتقاد میکرد به خودم میگفتم این پیام از طرف خداست که از طریق فرشته هاش داره به گوش من میرسونه.

شما خودت فرشته ای سمیرا بانوی عزیــــــــــز ، اینو دلارام خیلی خوب می دونه ... ( الان ، ینی دقیقا ساعت 22:51 دقیقه شک کردم که آیا این سمیرا بانو همان مامان سمیرای دلی جان است یا خیر ؟! )

سارا سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 17:14 http://sazesara.blogfa.com/

سلام
ساز و نوا را نمی دانم که بدونشان هم می شود زندگی کرد یا نه؟

آنها که خوب اند را هم می شناسم، آنها که می شود فقط برای آنها زندگی کرد، حتی اگر هیچ دلیل دیگری هم برای زندگی نداشته باشی...

آنها هم که زیبا نیستند، خود، ضرر کردند...

اشاره ای مغتنم بود به زیبایی های هر روزه مان...

قلمتان استوار جناب

و اینکه،
تو بخند...

سلام سارا

زندگی ، بودن و جاری شدن به بهانه ی خوبیهاست سارا ... زندگی همین است

شماها که باشید می خندم ...

خاموش سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 17:21

ما داغونتونم قبول داریم جناب اخوی
اگه u داغونی به ما چی میگن هان؟؟؟؟

شما لطف داری ... خیلی زیاااااااااااااد

میلاد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 18:47

سلام رفیق نازنین

معرکه بود نوشته ات معـــــــــــــــــرکه به تمام واقعی

عجب دلنشین دو قسمت رو بهم ربط دادی

چقدر زیبا از رقص کلاویه های پیانو به رقص تانین انداز ادم ها بر روح هم گفتی محمد

باورت میشه خیلی فوق العاده وحدت وجود رو تو این پست بیان کردی

خیلی خوشم اومد خیلیااااااااااااا، انقدر که یه لبخند خوشحالی و حس ناب رو صورتم نقش بسته

معرکه بود پستت محمد

سلام قربانت شوم

دلم برای کامنتات یه ذره شده بود داداشــــــــــــم

فوق العاده تویی رفیق ِ جااااااااااااااااااااان

میلاد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 19:35

محمد الان تیراژه میاد غلط دیکته ایمو میگیره

زود اصلاحش کنم

تانین = طنین

غلط املائیت رو هم عششششششقه رفیق ...

میلاد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 19:37

در ضمن من مخلصم به اشد وضع

در مورد پست "دیشب هم از آن شب ها بود" کلی حرف داشتم

اما حیف که سردماغ نبودم برای نوشتن

پست خیلی خوبی بود

راستی باید در یک زمینه خاص ازت مشورت اساسی بگیرما

چون تجربه خوبی داری

من یه سوال جزمی دارم میلاد جان ... ینی تو باون قد و هیکلت نوک دماغت راه میری و کامنت می ذاری ؟ خو مگه پاهات چشونه ؟!!

در خدمتیم اخوی ...

میلاد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 19:37

بابا محمد ان لاین

بابام که آنلاین نیست ، ینی اساسن از وقتی خانوم جان رفته مسافرت کل یوم Not Respond شده رفته ... فقط خدا کنه از راه به درش نکنن

اما از اونجا که روناک در حال مطالعه و کسب علم می باشند ما چاره ای جز آنلاین بودن ندارم

صبا سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 19:41 http://daily90.blogfa.com

سلام. وقتی تو شب امتحان یه توفیق اجباری پیش میاد برا روشن کردن کامپیوتر و امکان نداره کامپیوتر روشن بشه و من به اینجا سر نزنم و این نوشته را بخونم و کلی انرژی مثبت بگیرم و یه لبخند پهن و یادداشت این پیامک زیبا تا چند نفر دیگه هم تو این حس خوب شریک بشند.
خوشحالم که من و به عنوان آبجی تون قبول کردین ،سپاس.پایدار باشید و سلامت.

ای بابا شما که از اون اول اولا آبجی مون بودین تا آخرش هم خواهید ماند به حول و قوه ی الهی ... موفق باشید در امر خطیر امتحان و اینااا

باغبان سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 20:48

آقا اجازه من فقط یه دونه کلمه ام میاد الان:
"اوهوم"

آورین ... آوریییین

جزیره سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 21:53

به اینکه آدم ها هم نوازان آهنگ زندگی هم هستند اعتقاد دارید ؟! به اینکه خواسته یا ناخواسته زندگی ما از آدم هایی که وارد لحظاتمان می شوند متاثر میشود ... و زندگی آدم هایی که وارد لحظاتشان می شویم از ما ...

بله من اعتقاد دارم

شوما کلن آدم معتقدی هستی جزیره جان

مریم راد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 22:47 http://mmrad.blogfa.com

اومدم به عرض برسانم که شاعر می فرماید:

خدا گر ز حکمت "عکسی رو حذف کنه"
ز رحمت "عکس قبلی رو واست cache" می کنه

بهله

در این نقطه هنوز هوا روشن و آفتابی است و از ابر سیاه و کلاه خبری نیییییییییییییییست :))

اونم چه آفتابی ... نکنه آفتاب ندیدی خانوم که به اون عکس درب و داغون میگی آفتابی

امیدوارم آسمان دلتون همیشه آفتابی باشه ، آسمون عکس ما که مهم نیست که

دل آرام سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 22:50 http://delaramam.blogsky.com

با تمام وجودم به حرفت اعتقاد دارم . هممون روی زندگی همدیگه تاثیر داریم و خوشبخت اونکه اثرات نیک داشته باشه .
مثل همین متن شما و حس خوبش که شما زحمتش رو کشیدی .

زحمتی نداشت که ... انجام وظیفه س اصن

طوطی سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 23:19

یادت باشه همونقدر که تاثیر میگیری تاثیر هم میزاری.
این پیام رو 120 بار بخون و رو خودت فوت کن و برای 120 نفر بفرست، مطمئن باش چنان تاثیری بگیری که اعتقادت به روح هم تحت تاثیر قرار بگیره

می خوای یه چندبار هم بخونم فوت کنم به روح شوما که همچی روحت جلا بگیره ( مزاح می کنم البته )

محمد مهدی چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 08:47 http://mmbazari.blogfa.com



سلام

نقش خیالش نیز شوق انگیز است ...

بلی ... درسته ... همینطوره

سلام دوستم

پرچانه چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 09:36 http://forold.blogsky.com/

میگم از این به بعد، بعد از اسم فریبرز لاچینی و فخری ملک پور اسم منو هم بگو دیگه درسته که هنوز هیچی یاد ندارم اما پنج شیش سال دیگه کسی شدم برای خودم بعد اونوخ میام وبلاگت نظر میذارم میتونی به همه بگی خانم فلانی پیانیست بزرگ دنیا میاد وبلاگ منو میخونه
ینی این افتخار نصیب هر کسی نمیشه ها

ایشالاااااااا ... همین الانم کم شخصیتی نیستی

پرچانه چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 09:42 http://forold.blogsky.com/

راستی سلام منو به پیغمبر حسین برسون بگو دمش گرم با این اس ام اسی که فرستاده صرفا جهت خودشیرینی فرستادم برای اقوام شوهر امیدوارم نتیجه بخش باشه

پیغمبر حسین کارش درستـــــــــــــــــــــه ....

پرچانه چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 10:01 http://forold.blogsky.com/

شرمنده یه سوال دیگه هم پیش اومد: اون عکس سمت راست صفحه عکس شماست/

نه ...

سوال بعدی لطفن

قاصدک چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 11:22

بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم

گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری


سلام برادر...حال شما خوبه؟

حالم بد میشود...
از کسانی که نه از بودشان خیری دیدم... و نه از نبودشان!
و ...
تولد روزهای خاکستری و گاه سیاه ِ زندگی ام را سبب بودند!!!
حالم بد می شود......

چقدر خوب است که توی زندگی هر آدمی از این پیغمبرها وجود داشته باشد

آدم ها همگی رسالت دارند ... همه رسول اند ، کم یا زیاد

طوطی چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 14:50

راستش هر چی فکر میکنم یادم نمیاد گفته باشم که به روح اعتقاد دارم

همین که به اعتقاد من به روح اعتقاد دارید ینی به صورت ضمنی به روح معتقدید

نرگس20 چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 18:03

آدمیان به لبخندی که بر لب می نشانند

و به احساس خوبی که برجای می نهند

و به دردی که از یکدیگر می کاهند می ارزند

و ما بودنشان را میخواهیم چون وجودشان زمین را زیباتر

می کند

انشالا "حسین پیغمبر" هم همیشه برای شما باشه

و شما هم ایضا برای بلاگستان

ممنون آبجی خانوم ...

خاموش چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 19:57

سلام عامو
خو چیه دلم تنگ شده بود واسه اون آقا کلاه به سر در سایه ایستاده!!! اومدم دیدمش حالا هم میرم چرا میزنی؟بچه زدن نداره

به جرم تشو...یش اذ...هان عمومی می گیرنتااااا

طـ ـودی پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 00:56

خب مگه این امتحان ها زندگی میذارن واسه آدم!!
دو هفته ای از میادین دور بودیما ( البته تقریبا!)‌چقد همه زیاد پست گذاشتن!! دستشون درد نکنه البته، خیلی کار خوبی کردن!
بعد این عکسِ اینجا چرا اینجوری شده!! قبلنا که کلاه سرش نبود!! به همین راحتی کلاه سرش گذاشتن!

به همین راحتی ... می بینی طودی جان

امان از آدم ساده

مریم راد پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 10:45 http://mmrad.blogfa.com

اولش که عکس عوض شد
و هیچ کی هیچی نگفت

من انقد تعجب کردم..
هی این کامنت ها رو بالا پایین می کردم....

ینی منتظر بودی ملت اینجا اعتصاب غذا کنن واسه اون عکس

ژولیت پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 11:08 http://migrenism.blogsky.com

کاش ریتم آدم های زندگی مان همیشه به ابهت سمفونی های بتهون باشد!!! آنقدر که آدم را به وجد بیاورند و تو یادت برود که چقدر خسته ای از بودن و باز هم بودن!
پاراگراف اول رو که داشتم می خوندم فکر کردم تام اسم یکی از پیانیست های مشهوره که من نمی شناسم یادم نبود این متنو فراگیان نوشته و جون به جونش کنن شوخه!
خیلی جالب بود
این روزها آدم هایی مثل پیغمبر حسین و بدجوری کم آوردم تو زندگیم!

تام پیانیست مشهوریه ... حداقل تو اون اپیزود که اینطوری نشونش دادن

خورشید پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 20:23

سلام.
خیلی خوشحالم که از این آدما تو زندگی من زیاده.
که هر وقت روز که خسته و پکر باشم خوشحالم می کنم.
تو زندگی من گروه «این آدما» رو آدمای زیادی تشکیل می دن.
حتی شما دوست عزیز.

سلام

خب این ینی تو شانس زیادی واسه بودن با آدم های خوب داری و این معرکه س

ممنون خورشید جان

هدی جمعه 29 دی 1391 ساعت 12:18 http://graymouse.blogfa.com/

بله ... آدم ها . همیشه به نظرم آدم ها هم مهم بوده اند و هم نبوده اند . هم خوب بوده اند و هم نبوده اند ..آدم ها تاثیراتشان پیچیده است . خودشان هم ! آنقدر که یقین دارم هیچ وقت نخواهم شناختشان . اما آدم هایی مثل حسین ، یک جورهایی خیالت را راحت میکنند .درصد پیچیده بودنشان کمتر است . اما ... حیف که نادرند !

+ نوستالژی هایت را می خوانم در 21 :)

دقیقن همین است ... آدم ها هر چه کمتر پیچیده باشند ، هر چه صاف تر باشند بهتر و دوست داشتنی ترند

ممنون که می خوانی :-)

گلاره جمعه 29 دی 1391 ساعت 23:36 http://g-elareh.blogfa.com

عنوان .. ب شدت گرم و دوست داشتنی بود

من هم زیاد ب نقش آدم ها فکر می کنم .. آن هایی ک تاثیر مثبت داشته اند را فقط یادم می آید .. و این یعنی خیلی خوب : )

و این یعنی کلی فرصت برای بخشیدن
و این یعنی خودت هم یکی از آن خوب هایی

خاموش شنبه 30 دی 1391 ساعت 13:20

سلام
کلی برنامه ریخته بودم که امروز رو خیلی خاص و مفصل بهتون تبریک بگم
اما حالم بدتر از اونکه که بتونم این کار رو بکنم
30دیماه 91 ده سال بعد از30دیماه81 و شما دوتا خوشبخت ترین آدمهای روی زمین هستید چون همدیگه رو دارین
ایشالا تا باشین با هم باشین و خوشبخت
سالگرد آشناییتون مبارک

سلام

هیچی نمی تونم بگم ، جز این که شما اولین و تنها کسی هستین که امروز ، 30 دی رو به من و روناک تبریک گفتین ... پارسال سپیده این کار رو کرد و امسال شما ... این چیزا خیلی خوووووووووب یاد آدم می مونه ، این مهربونیا و این به فکر بودنااااا

ممنونم ، به اشدددددددد وضع ممنونم و امیدوارم زود زود خوب شی رفیق

روناک شنبه 30 دی 1391 ساعت 19:10

خاموش عزیز نهایت تشکر رو ازت دارم واقعا ممنونم

زهــرا شنبه 30 دی 1391 ساعت 19:45

سلام جناب جعفری نژاد و روناک بانوی عزیز
سالگرد آشنایی تون مبارک(مدیونین اگه فکر کنین از رو دست خاموش عزیز تقلب کردما )
سالهای سال در کنار هم به خوبی و خوشی زی کنین
عشقتون مستدام
سرتون سبز
دلتون گرم
.
.
+ همه ی آرزوهای خوبی که یه دوست میتونه برای دوستای خوبش داشته باشه
+گــــل

ممنون ... به خاطر تک تک آرزوهای خوبتون :-)

خاموش شنبه 30 دی 1391 ساعت 21:03

برادر جعفری نژاد دوباره به من بگین"شما" خودتون میدونید
با کسب اجازه از روناک بانو البته
ممنون روناک جان شرمنده میکنید .امیدوارم لیاقت محبت و دوستی شما رو داشته باشم
و بهتون مژده میدم که دیدار نزدیکهمن هرطوری شده شما دو کبوتر عاشق رو ملاقات خواهم کرد

شما ... شما ... شما ... شما ... :-)

خداوکیلی تا حالا چند نفر رو دیدین که اومدن خودشون رو مژده بدن ؟!

من ؟ روناک ؟ کفتر ؟ شیب ؟ بام ؟

مریم راد یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 09:21

سلام جناب جعفری نژاد

به عنوان یه عضو کوچیک و یک دوست کوچیک این سالگرد مبارک رو به شما و روناک بانوی عزیز تبریک می گم

بهترین ها
و زیبا ترین ها
رو در یک زندگی شاد و پر از آرامش براتون آرزومندم

و خیلی از آرزوی های خوب :)

خیلی خیلی ممنونم مریم جان :-)

دوست که کوچیک نمیشه که

سمیرا یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 11:49

سلام سلام.
میبینم که سالگرد آشنایی دو زوج جوانه ، یعنی 10سال گذشت؟ چه زود دیر میشود!
الهی که 100 سال از این آشنایی بگذره و لحظات با هم بودن را مزه مزه کنید.

سلام

ممنون سمیرا بانوی عزیــــــــــــــــــــز
واسه دوست داشتن هیشششوقت دیر نمیشه که ، البته ما درس پس می دیماااااااا

باز هم ممنون ... خیلی زیاااااااااد

میس یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 13:34

یاد اثر پروانه ای افتادم با این پستت!
تاثیر که ادما روی همدیگه ، روی محیط اطرافشون میذارن خیلی بیشتر از اونیکه فک می کنیم!!!!!!
کاش میشد همه تاثیرات خوبی رو هم بذاریم ! مثه پیغمبرحسین شما!

خیلی بیشتر از اون چیزی که حتیبتونیم فکرشو بکنیم

سَمـــانه یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 14:55 http://www.eternal-home.blogfa.com

سلام...

اومدیم یه توک پا سری بزنیم و عرض ادبی کنیم...

از همین تریبون به روناک عزیز هم سلام می کنم...

سلام

ارادتمندیم ...

قاصدک دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 02:16

آقا شما کجایی باز؟؟؟

هسّیم خدمتتون

مریم راد دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 08:53

آمدم سلامی عرض کنم جناب جعفری نژاد
خوب هستید؟

خوبم دوست من ...
ممنون

هاله بانو شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 00:00 http://halehsaadeghi.blogsky.com/

نه به این که واسه اول شدنم کلی دست و جیغ راه می اندازم نه به الان که به احتمال قریب به یقین آخرین نفرم
.
.
ساز رویایی من هارپ بوده و پیانو ... با این وجود هیچ اطلاعاتی راجع بهشون ندارم (در کل شاهکارم می دونم)
.
.
و همیشه دوست داشتم کسی باشم که تو لحظه های آدم های اطرافم رد پای خوبی به جا بذارم ...(که به حمدالله در این کارم موفق نبودم ٬گفتم که شاهکارم)

در شاهکار بودنت که شکی نیست و کلن بر منکرش لههههنت

هستی ... این را از خنده های آن شبت فهمیدم . هستی ، باور کن ، بدون تعارف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد