نه خودش شبیه بیشتر آدم هایی است که در طول روز می بینم و نه ماشینش شباهتی به اکثر ماشین های "سر خط" دارد. نمی دانم کدامشان قدیمی ترند اما وقتی به این فکر می کنم که نسل هر دویشان در حال انقراض است بازار دلم آشوب می شود.
نمی دانم کِی؟! اما اولین بار "سر خط" دیدمش. بعد از آن هم هر بار دیدمش "سرخط" بود.
سوار ماشینش که می شوی خبری از بوی دود سیگار و عرق زیر بغل و صندلی های زهوار در رفته نیست. ماشینش - راستی - یکی از همان پژو 504 های بیست-بیست و پنج سال پیش است. کاهویی رنگ، عرووووسک...
گفتم که، شبیه خیلی ها نیست. پول را از دستت نمی قاپد. همیشه پول خرد دارد، نداشته باشد هم خیالی نیست، غر نمی زند، در عوض قند شیرین لبخندش را حبه می کند و سخاوتمندانه می پاشد توی صورتت، ته دلت...
سخت نمی گیرد الا موقع انتخاب آهنگ، پایش را از گلپا و مرضیه پائین تر نمی گذارد، انگار که پخش ماشین بیگانه است با جوجه عربده کش های امروزی...
لایی نمی کشد. به راننده های خط فحش کش دار نمی دهد. افسر وظیفه ی شهرستانی ِ سر خط را دست نمی اندازد. لوطی است اما سبیل ندارد.
اسمش حبیب است، "دایی" صدایش می زنم. رفیق شده ایم دیگر...
می گوید سرگرد بازنشسته ی نیروی زمینی است، می گوید تک دخترش مامایی خوانده و سه سال پیش کوچیده کانادا، می گوید دخترک راضی نیست، می گوید چند وقت پیش زنگ زده و گلایه کرده که "انگار هر جا بروم آسمان همین رنگ است"، می گوید: "قبول داری آدم ها آسمانشان را روی شانه هایشان حمل می کنند؟!"، می گوید: "چه فرقی می کند کجا باشی وقتی خوب دیدن را بلد نباشی یا فراموش کرده باشی؟!"
قبول داری بهار؟!
که آدم ها آسمانشان را پشت پلک هایشان حمل می کنند؟!
که مثبت دیدن هنر است و هنر اصولا حال آدم را خوب (بهتر) می کند؟!
که می شود روزها را از "سر خط" آغاز کرد...
پی نوشت: این پست "مخاطب خاص" دارد، کلّی مخاطب خاص... اما تقدیم می شود به "بهارهای دنبال هم" :-))
پی نوشت: مریم خانم انصاری عزیز؛
این تن بمیره تا غلط های سجاوندی این پست رو نگیری از پست جدید خبری نیست.
ممنون قاصدک جان، بر تو هم مبارک.
راستی بهار جان چیه کم آوردی؟؟ ترسیدی؟ فک کردی تنها گیر آوردی؟
متشکرم طوطی عزیــــز
+ صابخونه؟؟؟؟ زییییییییینگگگگ
تق تق تق
عذر می خوام برای دیر جواب دادن کامنتا
دیروز یه مقدار کارم زیاد بود ضمن این که تلفن منزل هم قطعه و یه مدتی از خونه نمی تونم به اینترنت وصل شم
۱- به خاموش: به «تا اطلاع ثانوی» توجه نمایید دوست عزیز. فعلا مشغول برداشتن سر فرد دیگری هستیم.
۲- به قاصدک: مرسی هزار. بر شما هم مبارک
۳- به طوطی: ترس؟ کم آوردن؟ (آیکن لرزیدن از ترس و بیخودی ادعای شجاعت کردن)
سلام بر جناب بلاگر عزیز
قالب نو مبارک.
احساس می کنم من هم یکی از مخاطب های این پستم، و ممنونم. انگار لازم بود یکی بهم یادآوری کنه، یا شاید بهتر باشه بگم بهم تلنگر بزنه...
سبز باشی
سلام رها جان
خواهش می کنم دوست من و ممنون
ممنون قاصدک!!!
سلام
ایکون حاضری زدن
سلام
آورین و شرمنده به دلیل غیبت نا خواسته ی این چند روز...
منم میگم خوب زندگی کردن رو ، خوب دیدن رو ، خوب فکر کردن رو که بلد باشی همه جا شادی ... همه جا آرومی
دقیقن...
خوبی آفو؟!
ببین آدم رو به چه کارایی وامیداری؟
کاری نکن دوباره سجاده ام رو پهن کنم و دعا کنم که پست بذاری...
خو بیا بنویس دیگه برادر من، چرا با احساسات جونای مردم بازی میکنی؟ فردا برن معتاد شن شوما پاسخگو هستی؟؟؟؟
کوپن دعاهات رو خرج یه چیز مهم تر کن چون من به محض فراغت خودم پست خواهم گذاشت خواهر جان
مگه احساسات هم مونده واسه جوونای مردم؟!
با تاخیر ممنون از شما دوستای گلم بهارهای پیاپی و باغبان
+ خواهش میکنم برادر من...شما تنت سالم باشه هر از چندگاهی یادی از دوستان بلاگستانی هم میکنی غنیمته
خدا قوت
شما لطف دارین
سلامت باشی قاصدک جان
oWWWWW
مرسی قاصدک عزیز، ممنون از لطفت دوستِ دوست داشتنی
این کامنت صرفا جهت اطلاع اینه که :
من کامنت نمی ذارم تا بشم آخرین کامنت
و هیچ اعتبار و ارزش دیگری ندارد و استفاده غیر قانونی از این کامنت هم پیگیری ندارد ...
یه شعاری هست پرسپولیسی های دو آتیشه تو استادیم می دن با این مضمون که: "پرسپولیس اول بشی، آخر بشی، دوستت داریم"
خلاصه این که، "همونی که تماشاگرا میگن"
حرفم نمیاد دارم به آسمونم فک میکنم
روزش آفتابی باشه، شباش پر از ستاره و صاف
آسمونت رو میگم
خب آدم کار داره
زندگی داره
نمی شه که هی به روز کنه
ایکون یه آدم فهیم مثلا
خب ما هم صبر می کنیم
خوش به حالتان به خاطر دیدن آقا حبیب و ماشینش!
خوش به حالم