ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
خیلی وقت بود که با خودش کلنجار می رفت ، دیگه تحمل دیدن اون پروانه با اون بال های قشنگ رو توی باغ نداشت ، بالاخره رفت و به هر زحمتی بود پروانه رو گرفت و بال هاش رو کند ...
فردای اون روز باغ پر شده بود از پروانه های کوچیکی که تازه پیله شون رو شکافته بودن ، پروانه هایی با دو تا بال زیبا که جای دو تا اثر انگشت روشون برق می زد ...